اگر به خانه من آمدی ....
اگر به خانه من امدی
برای من ای مهربان
چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه خوشبختی بنگرم ...
نظرات شما عزیزان:
امروز را به باد سپردم
امشب کنار پنجره بیدار مانده ام
دانم که بامداد
امروز دیگری را با خود می آورد
تا من دوباره آن را
بسپارمش به باد
وبت زیباست مسعووود جاااان موفق باشی
امشب کنار پنجره بیدار مانده ام
دانم که بامداد
امروز دیگری را با خود می آورد
تا من دوباره آن را
بسپارمش به باد
وبت زیباست مسعووود جاااان موفق باشی
salam dadash khoshal misham be manam sar bezani
آسمان دلم ابری است
من آمدن باران را با تمامی وجود حس می کنم
خسته از خشکسالی همدلی
خاطرات نه چندان دور را تکرار می کنم
من ساده نبودم
ما ساده نبودیم
هیچکس ساده نبود
مگر می شود دریا را از یاد برد
گوش کن
هنوز هم
فریاد موج
صخره را می آزارد
آسمان خیالم ابری است
ومن
با تمامی وجود آمد باران را بهانه می کنم
باید نماز صداقت خواند
باید نماز صداقت خواند...
من آمدن باران را با تمامی وجود حس می کنم
خسته از خشکسالی همدلی
خاطرات نه چندان دور را تکرار می کنم
من ساده نبودم
ما ساده نبودیم
هیچکس ساده نبود
مگر می شود دریا را از یاد برد
گوش کن
هنوز هم
فریاد موج
صخره را می آزارد
آسمان خیالم ابری است
ومن
با تمامی وجود آمد باران را بهانه می کنم
باید نماز صداقت خواند
باید نماز صداقت خواند...
دلا غمگین مباش آن دور تر ها
پشت آن کوه بلند
امید در راه است وخواهد کرد از دشت دلت بیرون این تاریک پر از سرد
اگر تلخ و اگرغمگین
اگر سخت واگرسنگین
بباید دل به فردا بست
که باغ صبر پرباراست...
پشت آن کوه بلند
امید در راه است وخواهد کرد از دشت دلت بیرون این تاریک پر از سرد
اگر تلخ و اگرغمگین
اگر سخت واگرسنگین
بباید دل به فردا بست
که باغ صبر پرباراست...
آن که آموخت به ما درس محبت می خواست :
جان چراغان کنی از عشق کسی
به اميدش ببری رنج بسی .
تب و تابی بودت هر نفسی .
به وصالی برسی يا نرسی!
سينه بی عشق مباد!!
جان چراغان کنی از عشق کسی
به اميدش ببری رنج بسی .
تب و تابی بودت هر نفسی .
به وصالی برسی يا نرسی!
سينه بی عشق مباد!!